توضیحات
از گذشته، راهبری شرکتی بر اساس تئوری نمایندگی و تضاد منافع بین مالک و مدیر به دلیل جدایی مالکیت و کنترل در شرکتهای سهامی عام، بهعنوان سازوکاری برای همسو کردن منافع مدیریت و سهامداران در نظر گرفتهشده است. همچنین راهبری شرکتی منجر به کاهش هزینههای نمایندگی و در نتیجه ایجاد ارزش بلندمدت برای سهامداران از طریق تمرکز بر مسئولیتهای تصمیمگیری و کنترلی اعضای هیئت مدیره و وظایف تصمیمگیری مدیریتی مدیران اجرایی شده است. راهبری شرکتی اثربخش باعث حصول اطمینان از پاسخگویی، افزایش قابلیت اطمینان و کیفیت اطلاعات مالی عمومی، افزایش سلامت و کارایی بازارهای سرمایه و بنابراین جلب اعتماد سهامداران میشود. از طرف دیگر، راهبری شرکتی ضعیف منجر به اثرات منفی بر ظرفیتهای شرکت، عملکرد، پاسخگویی، ایجاد مشکلات مالی و حتی بروز تقلب میگردد. درواقع، از یکسو راهبری شرکتی ضعیف به تضعیف نیروهای شرکت و در بدترین حالت به مشکلات مالی و حتی تقلب منجر میشود. از سوی دیگر، یک نظام راهبری شرکتی اثربخش از طریق تقویت سیستم نظارتی به کاهش تقلب در
سازمانها میانجامد.
علاوه بر نقش نظام راهبری شرکتی ضعیف در بروز تقلبات مالی، مشکلات اخلاقی نیز باعث رسوایی و تقلبات مالی در شرکتها و در نهایت در سطح جامعه شده است. بحرانهای اخلاقی طی تاریخ زندگی بشریت وجود داشته است. تا زمانی که تضاد منافع وجود داشته باشد، این بحرانهای اخلاقی نیز ادامه خواهند داشت. بسیاری از رسواییهای اخلاقی را میتوان به رفتار اخلاقی و فعالیتهای افراد نسبت داد. مثلاً اگر مدیران اجرایی، اعضای هیئت مدیره و حسابرسان، به صورت اخلاقی رفتار میکردند، احتمال پیشگیری از رسواییهای مالیِ گزارششده وجود داشت. منشورهای اخلاقی میتوانند ناظر بر رفتار باشند، ولی نمیتوانند جایگزین اصول، فرهنگ و ویژگیهای اخلاقی شوند. ایجاد یک محیط اخلاقی مناسب میتواند با ترویج فرهنگ و سیاستهای اخلاقی، بر رفتار افراد تأثیرگذار باشد. آموزش اخلاق کسب و کار باید انگیزه، فرصت و توجیه عقلانی را در افراد (بهخصوص افراد حرفه) به وجود آورد تا درستکاری و پاسخگویی حرفهای را در آنها تقویت نماید.
بهطور خلاصه میتوان ادعا کرد، درحالیکه بیاخلاقیها به تقلب و رسواییهای مالی منجر میشوند، راهبری شرکتی قوی احتمال وقوع موارد تقلب و رسوایی مالی را کاهش میدهد. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که رعایت اصول اخلاقی و سیستم صحیح راهبری شرکتی به کاهش تقلب میانجامد و در مقابل، عدم احترام به اصول اخلاقی و ضعف در نظام راهبری شرکتی به افزایش تقلبات و رسواییهای مالی منجر میشود.
در این کتاب برخی مشکلات و مسائل مرتبط با سه مفهوم راهبری شرکتی، اخلاق و تقلب که ارتباط متقابل آنها در بالا ملاحظه گردید، در قالب یکسری مطالعات موردی (Case Study) واقعی که از منابع معتبر خارجی استخراج شده است، ارائه میگردد. این مطالعات موردی که طی چند سال گذشته در کلاسهای درسی دوره تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف ارائه گردیدهاند، در یک مجموعه جمعآوری و براساس موضوع، طبقهبندی شدند. سپس هر یک از موارد بهدقت مورد ویرایش قرار گرفته و درصورت لزوم از برخی منابع اضافی برای ارتقای کیفیت آنها استفاده شد. در ضمن طی این ویراستاری بهمنظور ارتقای قابلیت درک مطالب، به بخشهایی از این مطالعات موردی، در قالب پانویس، مطالبی اضافه گردید. لازم به ذکر است که مطالعات موردی با موضوعات دیگری ازجمله حسابداری مدیریت و حسابرسی در مجموعههای بعدی ارائه خواهد شد.