اقتصاد در عصر جدید

140,000 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مهمترین حادثه غیرمنتظره در سال گذشته، به قدرت رسیدن دونالد ترامپ بود. امريكا بزرگترین اقتصاد جهان محسوب می‎شود و تصميمات گرفته شده در این کشور اثرات زيادي بر همه كشورها مي‌گذارد. ترامپ فاقد هرگونه تجربه سیاسی و نظامی بوده، خیلی راحت حقیقت را کتمان می‌کند، به تئوری توطئه می‌چسبد و سرشار از تناقضات است. اما مهمتر از همه اینکه، بیشتر وعده‌های ترامپ درباره موضوعاتی مانند تجارت خارجی، مهاجرت، مالیات‌ستانی، درمان و چیزهای دیگر، رفاه رأی‌دهندگان به وی نه تنها افزایش نمی‌دهد بلکه کاهش هم خواهد داد. اگر ترامپ سیاست تجاری بین‌المللی را که برای کشور امریکا پیشنهاد می‌دهد در کسب‌وکار خود هم بکار می‌برد سال‌ها پیش ورشکسته شده بود. براي مثال وی از شعار «جنس امریکایی بخر» حمایت می‌کند اما تمام اجناس هتل‌های زنجیره‌ای او وارداتی است!
سیاست‎های خارجی ترامپ احتمالاً ریسک‎های جدی برای آسیا، اروپا و آمريكای لاتین دارد. همه كشورها از سياست‌هاي حمايت‌گرايانه ترامپ زيان خواهند ديد. تعداد زيادي از مليت‌هايي که قانوني و غيرقانوني در آمريكا زندگي مي‌كنند تحت تأثير قرار مي‌گيرند. رشد ملی‌گرایی و حمایتگرایی، کاهش تجارت و خطر جنگ تجاري و حتي جنگ‌هاي منطقه‌اي جملگی از رشد اقتصاد جهانی خواهد کاست.
نمايش تعصب و ملي‌گرايي كه اغلب با حمايت‌گرايي همراه است ترامپ را به يك مشكل بسيار بزرگ تبديل كرده است. ترامپ چین و مکزیک را متهم به دزدیدن مشاغل آمريكایی‌ها می‌کند. فناوری چنان سریع پیشرفت کرده است که تعداد مشاغل در صنايع کارخانه‌ای رو به افول است. نتیجه اینکه هیچ راهی وجود ندارد که ترامپ بتواند تعداد قابل توجهی از مشاغل کارخانه‌ای با دستمزد بالا را به آمريكا بازگرداند. آمريكا همچنین در صنایعی مانند زغال‌سنگ، فولاد و آلومینیوم مزيت رقابتی ندارد و نباید تلاشی برای حفظ آنها بکند. لغو تجارت آزاد قطعاً کمکی نخواهد کرد. اگر ترامپ چنین کاری بکند مشاغل بازنخواهد گشت و قیمت كالاهاي وارداتي افزایش می‌یابد، در نتیجه قدرت خرید آمريكایی‌ها را کاهش می‌دهد و بنابراین به همان مردمی زیان می‌رساند که به او رای دادند.
واردات كالاهايي كه رقيب صنايع داخلی هستند معمولا اثر جغرافيايي دارد يعني بر صنايع تمركز يافته در مناطق خاص تاثير منفي مي‌گذارد. بهترين واكنش سیاستی، كمك به جوامع زيان‌ديده براي کسب مهارت و ایجاد مشاغل جديد است. واردات ارزان اگرچه عده‌اي را بيكار كرده، اما منافع زيادي براي مصرف‌كنندگان داخلي و كارگران خارجي داشته است. استراتژي بازگشت به حمايت‌گرايي و تلاش به خنثي كردن رشد ساير ملت‌ها حركت غيرقابل دفاعی بوده و اقتصاد جهاني را به سمت پايين مي‌كشاند. استراتژي مناسب، بازنگه داشتن مرزها بر روي ورود و خروج كالاها و انسان‌ها است درحاليكه راه‌هايي براي كمك به كارگران داخلي كه از پيشرفت فني، تجارت يا ساير چالش‌ها آسيب ديدند پيدا شود. از كشورهايي كه مازاد تجاري عظيم دارند (مانند چين)‌ خواسته شود بيشتر به تقاضاي داخلي و كمتر به تقاضاي صادراتي متكي باشند؛ به كارگران و جوامعي كه از تجارت زيان ديدند كمك شود نه اينكه به حال خود رها شوند؛ از متهم كردن خارجي‌ها به جرم دامپینگ و فروش كالاهاي ارزان دست برداريم. اجراي چنين سياست‌هايي يك بازي برد-برد بوده و به نفع همه كشورهاي جهان است اما تاسف‌آور است كه با آمدن ترامپ اينها آن‌ چيزهايي نيستند كه می‌بینیم.
شخص دونالد ترامپ و دوره ریاست جمهوری وی به دلایل مختلف یک چالش مهم برای اقتصاددانان هم شده است. نخست اینکه تا جایی که می‌دانیم کمتر اقتصاددانی وجود دارد که واقعا به این رییس جمهور توصیه و مشاوره داده باشد. دوم اینکه ترامپ بارها نشان داده است که علاقه‌ای به نهادهای گردآوری داده‌ها و اطلاعات آماری و برخی کالاهای عمومی اساسی دیگر که دولت ارایه می‌دهد نشان نمی‌دهد. او هیچ علاقه‌ای به بینش‌های اقتصاددانان، پژوهش‌های اقتصادی و سیاستگذاری مبتنی بر شواهد ندارد. و سوم اینکه این دولت پاره‌ای پیشنهادات داده است که واقعا سیاست‌های رادیکال و تندروانه‌ای هستند و برخی از آنها چالش‌های جدی برای نهادهای موجود مانند بانک مرکزی و نظام تجاری بین‌الملل هستند که واقعا اقتصاددانان حرف‌های جدی برای گفتن درباره آنها دارند.
مجموعه اینها را که در نظر می‌گیریم شاهد مقدار زیادی نااطمینانی خواهیم بود و در حالیکه اقتصاددانان واقعا نمی‌توانند دسترسی مستقیم به این دولت داشته باشند آنها راه‌حل را در تولید و انتشار گزارشات، مقالات و کتاب‌های بسیار زیاد می‌بینند تا آثار و پیامدهای مخرب سیاست‌های به اصطلاح ترامپی (منظور سیاست‌های تبعیضی، تلافی‌جویانه، موقتی، برگشت‌پذیر، و نامطمئن است ) را بر همگان آشکار سازند. سیاست‌هایی که یک جنگ سرد تجاری به راه می‌اندازد، نااطمینانی را افزایش داده و نظام تجارت بین‌المللی را تهدید می‌کند. پس این خطر در کمین است که اگر امریکا از این نقش بسیار فعال و مهم خود سر باز زند نظام تجارت جهانی فرو بریزد و وارد دوران جنگ سرد تجاری بشویم. مجموعه حاضر که مشتمل بر شش مقاله پژوهشی درباره اقتصاد و تجارت بین‌الملل در عصر ترامپ است نمونه‌ای از این تلاش‌های اقتصاددانان محسوب می‌شود.
آمریکا در حال تغيير در اولويت‌ها و سياست‌هاي خود در حوزه سياست تجاري و تعهد به همكاري بين‌المللي است. چنین تغییر رویکردی اثرات گسترده و بالقوه اختلال‌زا بر اقتصاد امريكا و اقتصاد جهاني برجای می‌گذارد. مطالعه این مقالات به اهالی کسب‌وکار و فعالان اقتصادی در بخش خصوصی و نیز سیاستمداران و مدیران دولتی برای آشنایی بیشتر با موضوعات مهم سياستگذاري تجارت خارجي، تغيير شكل بالقوه بنيادي در سياست تجاري امريكا و چالش‌هاي و زیان‌هایی که بوجود می‌آورد توصیه مي‌شود.

توضیحات تکمیلی

وزن 86 g
نویسنده

جعفر خیرخواهان

انتشارات

آینده نگر